آیا می توانیم در بازاری دیگر زیان حاصله را جبران کنیم؟
در این مقاله که یکی از سلسله مقالات سرمایه گذاری به زبان ساده می باشد، به بررسی این سوال که آیا می توانیم در بازاری دیگر زیان حاصله را جبران کنیم، می پردازیم.
قانون مهمی در سرمایه گذاری هست که خیلی ها از آن بی خبرند؛ ولی از آن استفاده می کنند:
“میل سرمایه گذاران به پرهیز از زیان، بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است”
به عبارت دیگر اگر من در یک سرمایه گذاری ضرر کنم، بیشتر در خاطرم می ماند تا در سرمایه گذاری دیگری سود کنم. مشکل بزرگتر آنجاست که اطرافیان و خانواده هم همین طورند؛ آنها ضررهای ما را در سرمایه گذاری بیشتر از تصمیمات سودآورمان، بیاد می سپارند و به رویمان می آورند. اینها باعث گریز ما از پذیرش ضرر شده و باعث تصمیمی خطرناک در زمان زیاندهی سرمایه گذاری می شود:
«فعلاً می ذارم باشه تا یا به سود برسه یا حداقل سربه سر و بدون زیان از آن خارج شوم.”
اسم این تصمیم “زیان گریزی” (Loss Aversion Bias)است؛ یعنی وقتی سرمایه گذاری زیان می کند، آنقدر صبر کند تا سرمایه گذاری زیان ده سر به سر شده و یا حتی سودده شود. این تصمیم می تواند باعث از دست دادن فرصتهای سودآور موجود در دیگر بازارهای سرمایه گذاری شود.
و یکدفعه ریسک پذیر شدن!
در ماجرای “فعلاً بذارم باشه”، نقطه خطر تبدیل سرمایه گذار از “ریسک گریز” به “ریسک پذیر” است!
به این صورت که ممکن است فردی، زمانی که سرمایه گذاری خود را رو به رشد و ترقی ببیند “ریسک گریز” شود و با شتاب آن را می فروشد؛ چرا که ترس از آن دارد که بازار معکوس عمل کرده و سودهای او از بین برود. اما وقتی که سرمایه گذاری های او در زیان باشد؛ فرد ریسک پذیر شده و سرمایه گذاری های زیان ده خود را حفظ می کند؛ چرا که امیدوار است شرایط تغییر کند و سرمایه گذاری های او از زیان خارج و به سود تبدیل شود. معمولاً در این شرایط، فرد تصمیم می گیرد، دیگر به سرمایه گذاری خود فکر نکند و برای توجیه هم می گوید:
“من رویکرد بلند مدت دارم”
مثالی از سرمایه گذاری در بورس
به عنوان مثال سرمایه گذاری، در بورس، سهام یکی از صنایع غذایی یا بانک ها را به دلیلی می خرد، اما به دلایل مختلف و برخلاف انتظار وی، مثلاً ۵% ضرر می کند. اینجا نقطه تصمیم اوست:
“بفروشمش یا نگه دارم؟”
اگر وی تحلیل دقیقی از سودآوری آتی این سهم نداشته باشد و فقط به دلایل روانی و گریز از ضرر، مدتی به آن سرنزند و بگوید:
“می گذارمش باشد؛ تا هر وقت که ضررش را جبران کند”
آنوقت ممکن است ضرر این سرمایه گذاری بیشتر و بیشتر شود.
الان با یک محاسبه ساده زیان ناشی از این تصمیم را بررسی می کنیم:
مثلاً سهم ما در یکسال ۱۰% افت میکند. حال ما چقدر ضرر کردهایم؟
کاش جواب فقط همان ۱۰% بود. روی دیگر سکه آنجاست که ما در ساده ترین حالت می توانستیم بدون ریسک در بانک ۱۵% سالانه سود کنیم، یعنی ما بعد از یک سال حداقل چیزی در حدود ۲۵% ضرر کرده ایم. اینجاست که با خودمان خواهیم گفت:
“کاش سهام را در همان ۵% ضرر می فروختم!”
راهکار: تعیین “حد ضرر” و استفاده از دیگر فرصتها
راه چاره این است که یاد بگیریم کجا باید با قبول زیان از سرمایه گذاری خود خارج شویم. (داشتن حد ضرر و شجاعت در فروش در حد ضرر). مفهوم حد ضرر (Stop loss) یعنی اینکه وقتی وارد یک سرمایه گذاری می شویم، به خودمان بگوییم که اگر برخلاف انتظار ما زیان رخ داد، من تا کجا پای آن می ایستم. قاعده هم این است که فرصت های جایگزین را بررسی کنیم و ببینیم اگر از این سرمایه گذاری خارج شویم؛ ایا می توانیم در بازاری دیگر زیان حاصله را جبران کنیم؟
خوبی سرمایه گذاری این است که بازارهای متنوعی دارد. بنابراین یکی از پاسخ ها در شرایط زیان، فروش دارایی و سرمایه گذاری آن در فرصت های سودآور دیگر یا حتی بازاری دیگر است.
حتی معاوضه هم می توان کرد
البته می دانیم که نقدشوندگی بازارها با هم متفاوت است و مثلاً آپارتمان را به سرعت و راحتی سکه نمی توان فروخت و پول نقد آن را در بازاری دیگر سرمایه گذاری کرد. اینجا هم راهکارهایی هست. مثلاً در بازار مسکن که فروش آن معمولاً بیشتر از بقیه بازارها طول می کشد، تهاتر یا معاوضه آپارتمانی که اشتباه خریداری شده با خودرو یا ویلا و زمین در ییلاقات و … امکانپذیر است.
جمع بندی و سخن آخر
بعضی وقتها باید زیانی محدود را پذیرفت تا موفقیتی بزرگتر را در فرصت سرمایه گذاری بعدی در آغوش کشید.
در قسمتهای بعدی تکنیکهای دیگری را مرور می کنیم.
نویسنده: دکتر مهدی کنعانی
مدرس دانشگاه و مشاور سرمایه گذاری
سلسله مقالات سرمایه گذاری به زبان ساده